پژوهشهای میان رشته ای ادبی
رضا جمشیدی؛ قدرت قاسمی پور؛ اسد آبشیرینی
چکیده
جانورهمسری یکی از برجستهترین نمودهای دگرپیکری است که در روایات گوناگون در دگردیسی دیو یا جانور به شاهزادهای زیبا نمایان شده است. ریشههای جانورهمسری را میتوان در ازدواج انسانها و خدایان در اساطیر و افسانهها دانست. روایت اسطورهای «کوپید و سایکی» یکی از مهمترین اسطورههایی است که در آن ازدواج یکی از خدایان و یک انسان ...
بیشتر
جانورهمسری یکی از برجستهترین نمودهای دگرپیکری است که در روایات گوناگون در دگردیسی دیو یا جانور به شاهزادهای زیبا نمایان شده است. ریشههای جانورهمسری را میتوان در ازدواج انسانها و خدایان در اساطیر و افسانهها دانست. روایت اسطورهای «کوپید و سایکی» یکی از مهمترین اسطورههایی است که در آن ازدواج یکی از خدایان و یک انسان رخ داده است. برخی این اسطوره را سرمنشأ روایات جانورهمسری میدانند، حال آنکه در اساطیر و قصّههای عامیانۀ کهنتر از «کوپید و سایکی» نیز میتوان ریشههای جانورهمسری را کاوید. در ادبیات عامیانۀ فرهنگهای گوناگون، بهویژه ایران، میتوان قصّههای شفاهی یا مکتوب فراوانی از جانورهمسری مشخص کرد که بسیاری از آنها شباهتهای فراوانی به اسطورۀ «کوپید و سایکی» دارند. «دیو و دلبر» و «میرزا مستوخمار و بیبی مهرنگار» دو مورد از قصّههایی است که اشتراکاتی با اسطورۀ «کوپید و سایکی» دارند. در این پژوهش با رویکرد فرانسوی ادبیات تطبیقی به تأثیر و تأثرهای موجود در میان این روایات پرداخته شده است و با رویکردهای روانکاوانه و کهنالگویی نقد و تحلیل شدهاند تا برخی از زوایای پنهان آنها که نشاندهندۀ اشتراکات و تفاوتهایشان است، آشکار شود. قصّههای جانورهمسری فارسی، بیش و پیش از آنکه متأثر از اسطورۀ رومی «کوپید و سایکی» دانسته شوند، متأثر از یکی از قصّههای پنچهتنترا هستند؛ البته میتوان قصّههایی را که ترکیبی از اسطورۀ رومی و قصّۀ هندی باشند هم در میان آنها دید. عقدة ادیپ، ترس از ازالۀ دوشیزگی، سفر قهرمانی زنانه، مواجهه با آنیموس و گذار از جوامع مادرسالار اشتراکاتی است که در این روایات وجود دارد.